غریق و، غریب، و بی کس و، خسته به درگاهت میخوام بیام به امید رحمی، اما دنیا لامصب واساده سر راه، نمیذاره. خودمونم که همت نمی کنیم، خلاصه وضعیت ناجوری شده. واقعا موندم کسی که تو شعبان سحر بیدار نباشه و مناجات شعبانیه نخونه، ظهرا با صلوات شعبانیه عشق نکنه، چجوری احساس خسران نمی کنه؟! …
ادامه مطلب داستان سیبYou are browsing the site archives for .
از چند روز پیش، مخصوصا دیشب، تا همین چند ساعت پیش، دغدغه ها یا نیمه شعبان و شربت دادن و آش و مراسم گرفتن بود؛ یا برای اونایی که یکم بیشتر آقا و دین رو شناختن، ظهور و تفکر و عشق بازی با مولا. اما از حدودای ساعت 8 ، شد والیبال و برزیل و …
ادامه مطلب دغدغه های جوگیرهر وقت از کنارش رد میشم زل میزنه تو چشام و بالارو نشون میده و میگه اونجا! بالارو نیگا! حواست کجاس؟! بت میگم بالارو نگا کن، سر به هوا باش، هوش و حواستو بده بالا. درسته رو زمین داری زندکی می کنی، قرار نیست همینجا بمونی که! دستت اگه قراره دراز بشه، فقط به سمت …
ادامه مطلب بالا بالا!